نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





اسم دختر

سلام دوستان ازتون یه خواهش داشتم

چند روزه درگیره اسم گذاشتنم اگه میشه کمکم کنید

چند تا اسم دختر تو نظر ها  بهم بگید لطفا...


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 11 AM | |







روز پدر مبارک

پدر عزیزم روزت مبارک


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 9 AM | |







خاص

اهاااااااااااااااااااااااااااااااااای مخاطب خاص

دلم یهو تورو خاست...

 

 

اخه دل دیوونه مگه مخاطب خاص هم ادمه که تو بهش دل بستی!!!!!!!!


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 4 PM | |







دل بستن

در نهان به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند!!

در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم!!

شاید این است دلیل تنهاییمان!...


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 9 AM | |







من جدی جدی دوست دارم

!

 

 

 

 

خستم
خیلی
دلم گرفته 
از همه
از نزدیك ترینام دلم گرفته
امشب یه منظره ی زیبا دیدم   بی اختیار دلم خواست زیر سایه ی درخت روی چمنا دراز بكشم 
ولی یه ثانیه هم طول نكشید كه نتونستم تنهایی تحمل كنم و خواستم تو هم پیشم باشی
آره
من جدی جدی دوست دارم
 

[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

دوست دارمت

ای خط مشق عشق هر شب!

دوست دارمت

ای یاد رویت خواب هر شب!

دوست دارمت

ای دوست

ای صدای هر شبت لالایی من!

دوست دارمت

ای تكیه گاه عاشقانه

ای آغوش تو  پناه روح بیمار من

                                               هر شب!

 

 

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







هرگز ندید

او گذشت بی اعتنا  

 

                    و هرگز ندید

 

عطش دلی را كه در وصل او

 

                               هجران كشید ... 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

گفت:  با من راحت باش اگه چیزی تو دلت هست بهم بگو ‌‌

خندیدم و سكوت كردم

__ :من مثل دوستت هستم بگو راحت باش 

__ :  ازش بدم نمیاد

__ : ای كلك قرار شد راحت باشی دیگه

__ : خب ازش خوشم میاد

__ : فقط همین؟ مطمئنی؟

__ :آره .......یعنی می دونی .......یه كم بیشتر .......دوسش دارم

__ :  یعنی چقدر؟

ترسیدم :  كم!!!!

__ : یعنی اگه ازت بخوام دیگه دوسش نداشته باشی چی؟   می شه ؟   باهام راحت باش بگو

__ : نه   نمی تونم

__ : یعنی خیلی دوسش داری ؟ نكنه عاشقش شدی؟

آروم ولی مطمئن : آره    عاشقشم

 

ادعای دوستی می كرد ولی معلوم بود چیزی از دوست داشتن نمی دونه

ادعای صمیمیت می كرد ولی می شد  فهمید كه با من و احساسم چقدر غریبه س!

ادعا می كرد عشق رو می شناسه ولی . . . .

افسوس كه  من قربانی همون ادعا هستم !

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

زندگی یك جنگل

 

كه در آن منتظرند

 

دل های عاشق ما را بدرند...


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

یه روزی میاد می بینی اونایی كه همه چیزت بودن دیگه هیچی نیستن

 

دوسشون نداری

 

نسبت بهشون بی احساسی

 

برای اونا مهم نیستی پس اونا هم برای تو مهم نیستن

 

تو آخرین كسی هستی كه برای چند دقیقه هم نشینی انتخاب می شی پس

 

 اونا هرگر نمی تونن هم نشین وهم صحبتت بشن

 

آره

 

آره

 

اگه برات عجیبه یعنی هنوز كوچولویی

 

باید صبر كنی

 

باید بذاری زمان بهت نشون بده

 

اكه یه بار  فقط یه بار  یه نفر پیدا بشه كه بگه تو همه دنیای منی كافیه برای

 

اینكه  دلت تنگ بشه وقتی ببینی مامانت  بابات خواهرت یا برادرت تو رو

 

آخرین گزینه به حساب میارن

 

بهانه بگیری

 

دلت بخواد بیاد

 

همون كه تو همه كسش بودی بیاد

 

بیاد و بغلت كنه و آروم در گوشت بگه  عاشقتم

 

دلم گرفته

 

دلم بهانه می گیره

 

دلم تنگ شده

 

دلم تنگ شده

 

دلم تنگ شده

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







دوستت دارم

می ترسم

 

كمی بعدآرام می شوم

 

عادت می كنم

 

می ترسم 

 

یك صدا تكرار می شود و هشدار می دهد

 

نمی خواهم بشنوم

 

ادامه ی راه مهم تر است

 

بی توجه ادامه می دهم

 

وابسته می شوم

 

باز هم صدا

 

باز هم نمی خواهم

 

الان وقت توقف نیست

 

ادامه می دهم

 

وابسته تر می شوم

 

سرعتم بیشتر می شود

 

باز هم صدا

 

بدون شك نمی خواهم بشنوم

 

می دوم   

 

می دوم

 

می دوم

 

دوست دارم

 

من او را دوست دارم

 

دیگر نمی شنوم  نه نمی شنوم

 

صدایی نیست

 

هشداری نیست

 

قلبی نیست

 

تنها تو هستی

 

             و قلب من در دستت!!!

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







لحظه ها

لحظه ها می بلعند

                رفته ها را در خویش

لحظه ها می دزدند

                    مهر ها  را  از دل

و تو آیا دیدی

              جای پای تو بماند یك عمر

                            روی شن های نمور ساحل؟؟؟


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







موسیقی پاپ!!!

«وقتی رفتی همه چی رفت»

.

.

.

«آی دختره آی بی وفا آی تو که تنهام می ذاری  تو قاب عکست جای من عکس کیو می خوای بذاری»

.

.

.

«خدا کنه که حسرت خوشی به قلبت بمونه  یه بی وفا مثل خودت ریشه هاتو بخشکونه»

.

.

.

«تو بی وفا بودی ولی اون که برات می مرد منم!»

.

.

.

«یکی باشه که هر نفس آتیش به جونت بزنه بهت خیانت بکنه زخم زبونت بزنه»

.

.

.

«همه ی آرزوهام با رفتن تو مرده»

...............................................................................................................

 

دوستای خوب خیلی وقتا من و شما فراموش می کنیم  که ّلیلی و مجنونّ   ّشیرین و فرهادّ  ّویس و رامینّ و  غزل های حضرت حافظ و سعدی زاده ی ادبیات ایران زمینه

 

فراموش می کنیم و این فراموشی منجر به این می شه که به جای

ّدر آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باش 

                       بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم ّ                              

 

باید 

«همه ی آرزوهام با رفتن تو مرده»

بشنویم

یا  به جای

ّ از عمر من آنچه هست بر جای    بستان و به عمر لیلی افزای ّ

 

«خدا کنه که حسرت خوشی به قلبت بمونه  یه بی وفا مثل خودت ریشه هاتو بخشکونه»

 

به گوش من و شما برسه!

 

این روزا موسیقی پاپ سایه ی افسردگی رو دل جوونا پهن می کنه 

 

دارن سلیقه ی موسیقی من و شما رو عوض می کنن

(به قول یه دوست عزیز!)احساس داری؟

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

 

خانمان سوز  بود  آتش   آهی   گاهی            ناله ای می شکند پشت سپاهی گاهی
 
دادمن گر ندهی دست من ودامن شب           قطره ی  اشک کند کار سپاهی    گاهی




[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







یه پارچه فروشه مهربون

سیزده سالم بود که بهش دل بستم

سر کوچه ی خاله بزرگم یه مغازه ی کوچیک داشت

به چهره ی جا افتادش اصلا نمی خورد که فقط ۲۵ سالش باشه

چند تار موی سفید نمک مو های سیاهش بود

چشمای ریزش همه ی دنیای من شده بود

لبهای گرم ــ هرگر نچشیده ــش قرار بود روزی خنکای قلب آتشین من بشه

 

من عشق از غم جدایی شناختم

تا وقتی پیشش بودم و می دیدمش  مست حضورش بودم و چیزی حالیم نبود

ولی تا ماشین از سر کوچه ی خالم به سمت میدون می پیچید سینم سنگین می شدانگار یه وزنه ی ۲۰۰ کیلویی گذاشتن رو قلب کوچولوی من

دلم می گرفت    تنها چیزی که دل بی قرارم رو کمی تسکین می داد یاد لحظاتی بود که بین من و اون حرفی رد و بدل شده بود

ّّچند متر پارچه می خوای؟ّ   و  ّاز کدوم یکی برات ببرم  ؟ ّ  شده بود صحبت های عاشقانه!

انقدر بهش وابسته شده بودم که هر روز دنبال بهانه بودم که یه سر به خونه ی خالم بزنم

 

 

تو همین رفت و آمدها پسر خاله ی گرامی بهم علاقه مند شد

ازم خواستگاری کرد  پدر و مادرم موافقت کردن!!! قراره عروسی گذاشتن با هم ازدواج کردیم

یه سال با هم زندگی کردیم  نه بهتره بگم یه سال با هم دعوا کردیم

اصلا دوسش نداشتم اون من از همه ی زندگیم از همه ی رویاهام جدا کرده بود

روزی که فهمید این همه ناسازگاری من از کجا آب می خوره  من و برد محضر و طلاقم داد(به همین راحتی )

 

بگذریم  این همه رو تعریف کردم که بگم امروز که ۱۵ سال از اون ماجرا می گذره یکی اومده خواستگاریم

می گه ۱۷ ساله عاشقمه

ابن بار همه چیز فرق می کنه

این بار دیگه قرار نیست مامان و بابام برام تصمیم بگیرن  خودم تصمیم می گیرم

خواستگاره هم  پسر خالم نیست

یه پارچه فروشه مهربونه!!!

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

سلام

مرسی از اینكه قابل دونستید و نظردادید

ولی

ولی

ولی چند تا گله!

اول اینكه چرا وقتی می خواهیم نظر بدیم فكر می كنیم فقط 2 حالت داره

یا اینكه طرف خیلی تحویل بگیریم و كلی تعریف و تمجید كنیم و یا اینكه به اسم انتقاد نظر و یا كار فرد دیگری رو مسخره كنیم؟؟؟؟؟؟

دوستان عزیز (مخصوصا آقای امیر علی كه براشون ظاهرا این سوال پیش اومده بود كه چرا اینجوری می نویسم)

اینجا خونه ی منه

اینجا چار دیواریه نوشته های منه

نوشته های من هم بیانگر احساساتمه

خوشحال می شم بدونم نظرتون در مورد نوشته هام چیه ولی اصلا اصلا و اصلا دلم نمی خواد كسی بهم بگه اینجا جای این حرفا نیست و یا اینكه بخواد برای من و نوشته هام تعیین تكلیف كنه

نوشته های من همشون  دارای یه چارچوب هستن

پس اگر چیزی نوشته می شه و وبلاگ همچنان پا بر جاست یعنی اینكه اینجا جاشه و موردی هم نداره

باز هم از اینكه نظر دادید ممنونم ولی سعی كنید یا كاری رو انجام ندید یا اینكه درست انجام بدید


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

چند روزه که می شه جو سنگین کدورت تو خونه حس کرد

جالبه

وقتی که خوشن خوشی هاشون تو یه اتاق حبس می کنن

ولی وقتی که از هم دلگیر می شن  همه رو تو ناراحتی شون شریک می کنن


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







<no title>

به آسمان  نگاه کن

آسمان امشب آینه ی دل من است

گاه ابری می شود

گاه فریاد دلتنگی بر می آورد و اشک می ریزد

او حدیث غم می کند

                        غم عشق

                                   غم زیبا!


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







طاقت

می دونی طاقت جدایی  رو ندارم

با تو من مثل بهارم

می خوام که نری تو از کنارم

ازت زیاد خاطره دارم

می خوام اسمت رو همنفس بذارم

از تو بگم در سایه سارم

هر جا بری من دوستت می دارم

از عاشق های این دیارم

به یاد شب های زیر بارون

که خیس می شد همه سر و پامون

شب ها همش من خواب تو را می بینم

بین هفت آسمون رو زمینم

می دونی طاقت  جدایی رو  ندارم

به خدا  طاقت ندارم ..................

 

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







دفتر عشق2

دفتر عشـــق كه بسته شـد
ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنواين التماسرو

**********

*********

*******

******

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







یک پنجره برای دیدن.....................

 

يک پنجره براي ديدن

يک پنجره براي شنيــــــــــــــــــدن

يک پنجره که مثل حلقه ي چاهــــــــــــــــــــــــي

در انتهاي خود به قلب زمين مي رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد

و باز مي شود به سوي وسعت اين مهرباني مکرر آبي رنـــــــــــــــــــــــگ

يک پنجره که دست هاي کوچک تنهايــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي را

از بخشش شبانه ي عطر ستاره هاي کريــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

سرشار مي کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

و مي شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

خورشيد را به غربت گل هاي شمعداني مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد

يک پنجره براي من کافيســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــ*

*ــــــ*

*

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







دفتر عشق

 

دفتر عشـــق كه بسته شـد

ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم

خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون

به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود

بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو

بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد  زدم

غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم

چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم

دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو

آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه

دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه

بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو

ازاون كه عاشقــــت بود

بشنو اين التماسرو

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







شعر عاشقانه

زیر این طاق کبود، یکی بود، یکی نبود

مرغ عشقی خسته بود، که دلش شکسته بود

اون اسیر یه قفس، شب و روزش بی نفس

همه آرزوهاش، پر کشیدن بود و بس

تا یه روز یه شاپرک، نگاشو گوشه ای دوخت

چشش افتاد به قفس، دل اون بد جوری سوخت

زود پرید روی درخت، تو قفس سرک کشید

تو چش مرغ اسیر، غم دلتنگی رو دید

دیگه طاقت نیاورد، رفت توی قفس نشست

تا که از حرفهای مرغ شاپرک دلش شکست

 

شاپرک گفت که بیا تا با هم پر بکشیم

بریم تا اون بالاها سوار ابرها بشیم

یه دفعه مرغ اسیرنگاهش بهاری شد

بارون از برق چشاش روی گونش جاری شد

شاپرک دلش گرفت وقتی اشک اونو  دید

با خودش یه عهدی بست نفس سردی کشید

دیگه بعد از اون قفس رنگ تنهایی نداشت

توی دوستی شاپرک ذره ای کم نمی ذاشت

تا یه روز یه باد سرد، میون قفس وزید

آسمون سرخابی شد سوز برگ از راه رسید

شاپرک یخ زد و یخ، مرد و موندگار نشد

چشاشو رو هم گذاشت دیگه اون بیدار نشد

مرغ عشق شاپرکو به دست خدا سپرد

نگاهش به آسمون، تا که دق کردش و مرد

 

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







دوست دارم

افــشـیـن

 

      همانطور که بهار با آمدنش زندگی دوباره ای

               به طبیعت می بخشد روییدن تو شکوفه زندگی ات

              نــیــز بــه مــن جــانــی تــازه بــخـــــشــــــــیــد

 

      عشق نه آن است که در کنارت باشد

            عشق آن است که وفادارت باشد

               باسبدی از محبت و قلبی مملو از عشق می نویسم

               که تا ابد      

           دوستت دارم بخدا.

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







عشق من

این شعر تقدیم به عشقم

دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریا می دوخت
و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
كسي كه خالي وجودم را از خود پر مي كرد
و پري دلم را با وجود خود خالي
دلم برای کسی تنگ است
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد
دلم برای کسی تنگ است
که آمد  رفت
...... و پایان داد
کسی ....
کسی که من هميشه دلم برايش تنگ می شود...  

 


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







فقط تو

چه زیباست بخاطر تو زیستن

وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛

و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،

مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،

زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،

وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛

برای تو می تپد

ددوست دارم تا اخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق  كنم

زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده

زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده

 زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته

نفس كشيدن من تنها با ياد اوری زنده بودن تو امكان پذير است

همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردی تو را ميبينم برايم كافی است و قانع

كننده است كه زندگی زيباست

اگر روزی از ديار من سفر كنی با چشمانی نابينا شده از گريستن در نبودت جای

قدمهايت را بر روی سنگفرش خيابان گل باران ميكنم

I LOVE YOU


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 2 PM | |







اس ام اس عاشقانه 1

تو به پاکی عقیقی ، مثل دریاها عمیقی ، مثل گریه مرحم زخم ، مثل تنهایی رفیقی .

—————————————

ساقیا امشب نوایت با نوایم ساز نیست ، یا که من بسیار مستم یا که سازت ساز نیست .

—————————————

عمریست که ویران شده ام ، ساکت و سرد و پریشان شده ام ، تا تو آیی و مرا دریابی ، من اسیر شب طوفان شده ام .

—————————————

گرچه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم ، دل به پیامی که نمیدی بستیم .

—————————————

دلم با عشق تو عاشق شد ، تمام لحظه هایم بهترین شد ، ولی بی مهریت کار دلم ساخت ، دل تنهای من تنهاترین شد .

—————————————

خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ، ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت .

—————————————

عشق است در فال همه ، جز من که دارم واهمه . . .

—————————————

من ناخدای عشقم ، طوفان حریف من نیست / من عاشق تو هستم مجنون رقیب من نیست

—————————————

دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر/ کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی…

—————————————

هم رازکویرم تب باران دارم. درسینه دلی شکسته پنهان دارم . برگوشه سنگ قبرمن بنویسید. من هرچه که دارم ازرفیقان دارم

—————————————

منحنی قلب من مشتق گیسوی توست خط مماس دلم تابع ابروی توست

—————————————

امشب به رسم عاشقی یادی زیاران می کنم، درغربتی تاریک و سرد از غم حکایت می کنم، امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد، آیا توهم دریاد من هستی در این شبهای سرد…؟

—————————————

شبی از‎ ‎پشت یک تنهایی نمناک و بارانی، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم، تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم

—————————————

آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم

عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |







اس ام اس عاشقانه 2

کاش تو چایی بودی و من قندون، من خودمو فدات می کردم تا تو تلخی زندگی رو احساس نکنی.

************************************

در کوچه های عشق دنبال تو می گشتم / حقیقت شب بود ترسیدم و برگشتم!

************************************

 

شرط دل دادن ٬ دل گرفتنه وگرنه یکی بی دل میشه و یکی دو دل !

************************************

کسی که باورت داره ، همیشه یک قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره .

************************************

زندگی وقتی قشنگه که در کتاب قانون آن اصل معرفت ماده محبت و تبصره عشق نوشته شده باشه .

************************************
سلام. هوا داره سرد می شه…
مواظب باش کسی ازسردی هوا به گرمی قلبت پناه نبره.
************************************

یه روز سرد وقتی دنبال جایی برای قایم شدن می گشتم نتوانستم جایی گرمتر از قلبت پیدا کنم… فراموشم نکن بیرون خیلی سرده.
************************************

یه نصیحت: مواظب خودت باش.
یه خواهش:هیچ وقت عوض نشو.
یه آرزو: فراموشم نکن.
یه دروغ: دیگه دوستت ندارم.
یه حقیقت: دلم برات تنگ شد

************************************

انواع چیپس چیتوز:
۱- ساده مثل دلت
۲- نمکی مثل اشکات
۳- سرکه ای مثل حرفات
۴- فلفلی مثل چشمات
۵- گوجه ای مثل لبهات
************************************

سلامی به گرمی آش رشته، که روش با پیازداغ نوشته:

“دوست دارم فرشته”
************************************

وفا را از ماهی بیاموز که وقتی از آب جداست می میرد، نه از زنبور که وقتی از گلی خسته می شود سراغ گلی دیگر می رود.

************************************

ازدلم پرسیدم عشق راخلاصه کن، گفت: آغازکسى باش که پایان توباشد.

************************************

بازی روزگار را نمی فهمم، من تورا دوست دارم، تو دیگرى را، دیگرى مرا، و همه ما تنهاییم.

************************************

غربت را نباید درالفبای شهرغریب جستجو کرد. همین که عزیزت نگاهش را به طرف دیگری کرد، تو غریبی.

************************************

خدا زمین را مدور آفرید تا به انسان بگوید همان لحظه ای که تصور می کنی به آخر دنیا رسیده ای درست در نقطه آغاز هستی.

************************************

انتظار سخت است، فراموش کردن هم سخت است. اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی از همه سخت تر است.

************************************

فاصله بین داشتن و نداشتن صرف فعل خواستن است.
************************************


[+] نوشته شده توسط افشین احمدی در 1 PM | |



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد